روان درماني گروهي چيست؟ مزايا، معايب و كاربرد گروه درماني
- روان درماني گروهي چيست؟ مزايا، معايب و كاربرد گروه درماني
روان درماني گروهي نوعي روان درماني است كه شامل يك يا چند درمانگر است كه همزمان با چندين نفر كار مي كنند. اين نوع درمان به طور گسترده در مكان هاي مختلفي از جمله تمرينات درماني خصوصي، بيمارستان ها، كلينيك هاي بهداشت روان و مراكز اجتماعي در دسترس مي باشد. گروه درماني گاهي اوقات به تنهايي استفاده مي شود، اما معمولاً در يك برنامه جامع درماني كه شامل درمان فردي و دارو نيز مي باشد، ادغام مي شود. در اين مقاله از بخش روانشناسي دكتر سلام در مورد روان درماني گروهي و اصول آن توضيح مي دهيم.
اصول روان درماني گروهي
در تئوري و تمرين روان درماني گروهي ، ايروين دي يالوم به تشريح اصول درماني كليدي مي پردازد كه از گزارشات فردي افراد درگير در فرآيند گروه درماني بوده است:
القاي اميد: گروه شامل اعضا در مراحل مختلف فرايند درمان است. در آغاز فرآيند، مشاهده افرادي كه مشغول سازگاري يا بهبودي هستند به افراد اميدواري مي دهد.
عموميت داشتن: عضويت در گروهي از افراد كه تجربيات يكساني دارند، به افراد كمك مي كند تا ببينند آنچه آنها در حال تجربه هستند عموميت دارد و تنها نيستند.
تبادل اطلاعات: اعضاي گروه مي توانند با به اشتراك گذاري اطلاعات، به يكديگر كمك كنند.
نوع دوستي: اعضاي گروه مي توانند نقاط قوت خود را به اشتراك بگذارند و به ديگران در گروه كمك كنند كه مي تواند باعث افزايش عزت نفس و اعتماد به نفس شود.
بازيابي درماني گروه خانوادگي اوليه: گروه درماني از جهاتي بسيار شبيه خانواده است. در داخل گروه، هر يك از اعضا مي توانند بررسي كنند كه چگونه تجارب كودكي در شخصيت و رفتارها نقش داشته است. آنها همچنين مي توانند ياد بگيرند كه از رفتارهايي كه مخرب يا غير كمك كننده در زندگي واقعي هستند، پرهيز كنند.
توسعه تكنيك هاي اجتماعي شدن: مجموعه گروهي مكان مناسبي براي تمرين رفتارهاي جديد است. مجموعه اي امن و حمايتي كه به اعضاي گروه امكان مي دهد بدون ترس از شكست تجربه كنند.
رفتار تقليدي: افراد مي توانند از رفتار ساير اعضاي گروه الگو بگيرند يا رفتار درمانگر را مشاهده و تقليد كنند.
يادگيري بين فردي: با تعامل با افراد ديگر و دريافت بازخورد از گروه و درمانگر، اعضاي گروه مي توانند درك بيشتري از خود كسب كنند.
انسجام گروهي: از آنجا كه گروه در يك هدف مشترك متحد است، اعضا احساس تعلق و پذيرش را به دست مي آورند.
تخليه هيجاني: به اشتراك گذاشتن احساسات و تجربيات با گروهي از افراد مي تواند به تسكين درد، گناه يا استرس كمك كند.
عوامل وجودي: در حالي كه كار در يك گروه پشتيباني و راهنمايي را ارائه مي دهد، گروه درماني به اعضا كمك مي كند تا درك كنند كه آنها مسئول زندگي ، اقدامات و انتخاب هاي خودشان هستند.
نحوه عملكرد روان درماني گروهي
گروه ها مي توانند به اندازه سه يا چهار نفر كوچك باشند، اما جلسات گروه درماني اغلب حدوداً هشت تا دوازده نفر را درگير مي كند (اگرچه امكان شركت كنندگان بيشتر نيز وجود دارد). اين گروه به طور معمول هر هفته يك يا دو بار يا بيشتر براي يك ساعت يا دو ساعت برگزار مي شود.
به گفته اود مانور، نويسنده كتاب راهنماي روان درماني، حداقل تعداد جلسات گروه درماني معمولاً حدود شش است اما يك سال كامل جلسات ادامه دارد. مانور همچنين خاطرنشان مي كند كه اين جلسات ممكن است باز يا بسته باشد. در جلسات آزاد، خوشحال مي شوند كه شركت كنندگان جديد در هر زمان به آنها ملحق شوند. در يك گروه بسته، فقط گروه اصلي اعضا دعوت مي شوند تا شركت كنند.
بنابراين يك جلسه روان درماني گروهي معمولي چگونه به نظر مي رسد؟ در بسياري موارد، گروه در اتاقي كه صندلي ها در يك دايره بزرگ قرار گرفته اند شركت مي كنند تا اعضا همديگر را ببينند. جلسه ممكن است با معرفي اعضاي گروه وبيان دليل شركت در گروه درماني توسط خودشان آغاز شود. اعضا همچنين ممكن است تجربيات و پيشرفت خود را از آخرين جلسه به اشتراك بگذارند.
شيوه دقيق انجام جلسه به ميزان زيادي به اهداف گروه و سبك درمان بستگي دارد. برخي از درمانگران ممكن است شيوه گفتگوي آزاد تر را ترجيح دهند، طوري كه هر يك از اعضاء در شرايطي كه خود مناسب مي داند مشاركت مي كند. در عوض ساير درمانگران براي هر جلسه برنامه خاصي دارند كه ممكن است شامل داشتن مهارت هاي جديد براي تمرين با ساير اعضاي گروه باشد.
اثربخشي گروه درماني
گروه درماني به ويژه در مواقع خاص مي تواند مؤثر باشد. در مطالعهاي كه در سال 2014 منتشر شد، محققان نتايج بيماران را در يك كلينيك سرپايي تجزيه و تحليل كردند و دريافتند كه روان درماني گروهي يك انتخاب درماني مؤثر براي افسردگي براي برخي از بيماران است، تقريباً از هر 5 بيمار 1 نفر كنار گذاشته شدند.
مقاله اي كه در نظارت روانشناسي متعلق به انجمن روانشناسي آمريكا منتشر شده است حاكي از آن است كه روان درماني گروهي معيارهاي اثربخشي تعيين شده توسط انجمن روانشناسي باليني (بخش 12 APA) را براي اختلال هراس، اختلال دو قطبي، اختلال وسواس-اجباري، هراس اجتماعي و سوء استفاده مواد تأمين مي كند.
دلايل استفاده از روان درماني گروهي
مزاياي اصلي روان درماني گروهي شامل موارد زير است:
گروه درماني به افراد اين امكان را مي دهد تا حمايت و تشويق اعضاي ديگر گروه را دريافت كنند. افراد شركت كننده در اين گروه مي توانند ببينند كه ديگران هم كارهاي مشابهي انجام مي دهند كه مي تواند به آنها كمك كند احساس تنهايي كمتري كنند.
اعضاي گروه مي توانند به عنوان الگوي نقش در اختيار ساير اعضاي گروه باشند. با مشاهده كسي كه با موفقيت در مواجهه با مشكل سازگاري پيدا كرده، اعضاي ديگر اين گروه مي توانند ببينند كه اميد به بهبودي وجود دارد. با پيشرفت هر يك از افراد، آنها به نوبه خود مي توانند به عنوان يك الگوي نقش و حمايت از ديگران عمل كنند. اين مي تواند به تقويت احساس موفقيت و پيشرفت كمك كند.
روان درماني گروهي اغلب بسيار مقرون به صرفه است. به جاي تمركز فقط روي يك درمان جو در يك زمان، درمانگر مي تواند وقت خود را به گروه بسيار بزرگتري از مردم اختصاص دهد.
گروه درماني يك پناهگاه بي خطر را ارائه مي دهد. اين مجموعه به افراد اجازه مي دهد تا رفتارها و اقدامات را در زمينه ايمني و امنيت گروه انجام دهند.
با كار در يك گروه، درمانگر مي تواند ببيند كه براي اولين بار چگونه هر شخص در مقابل ساير افراد واكنش نشان مي دهد و در موقعيت هاي اجتماعي رفتار مي كند. با استفاده از اين اطلاعات، درمانگر مي تواند بازخورد ارزشمندي را براي هر درمان جو ارائه دهد.
بيشتر بدانيد: روانشناسي در رابطه با اميد داشتن چه مي گويد
مزاياي روان درماني گروهي
پيوستن به گروهي از غريبه ها ممكن است در ابتدا رعبت آور به نظر برسد، اما روان درماني گروهي مزايايي را ايجاد مي كند كه درمان فردي آن ممكن نيست. روانشناسان مي گويند در حقيقت اعضاي گروه تقريباً هميشه از اين كه پاداش كسب تجربه از گروه چقدر مي تواند باشد، تعجب مي كنند.
گروه ها مي توانند به عنوان يك شبكه پشتيباني و يك تابلوي صدا عمل كنند. ساير اعضاي گروه غالباً به شما كمك مي كنند تا ايده هاي خاصي را براي بهبود وضعيت دشوار يا چالش هاي زندگي ارائه دهيد و شما را در طول راه پاسخگو نگه مي دارد.
صحبت منظم و گوش دادن به ديگران نيز به شما كمك مي كند تا مشكلات خود را در چشم انداز قرار دهيد. بسياري از افراد مشكلات سلامت روان را تجربه مي كنند اما تعداد كمي از آنها با افرادي كه آنها را به خوبي نمي شناسند، آشكارا صحبت مي كنند. اغلب اوقات، ممكن است احساس كنيد كه تنها كسي هستيد كه تلاش مي كنيد- اما اينطور نيستيد. شنيدن اينكه ديگران چه كار مي كنند، مي تواند آرامش بخش باشد و متوجه شويد كه تنها نيستيد.
تنوع يكي ديگر از مزاياي مهم روان درماني گروهي است. افراد شخصيت ها و پيشينه هاي مختلفي دارند و به طرق مختلف به موقعيت ها نگاه مي كنند. با ديدن نحوه برخورد ديگران با مشكلات و ايجاد تغييرات مثبت، مي توانيد طيف كاملي از استراتژي ها را براي مقابله با نگراني هاي خود كشف كنيد.
روان درماني گروهي فراتر از پشتيباني
در حالي كه اعضاي گروه منبع مهمي براي پشتيباني هستند، جلسات رسمي گروه درماني علاوه بر گروههاي خودياري و پشتيباني غيررسمي مزايايي را به همراه دارد. جلسات گروه درماني توسط يك يا چند روانشناس با آموزش تخصصي هدايت مي شود كه به اعضاي گروه استراتژي هاي اثبات شده را براي مديريت مشكلات خاص آموزش مي دهد.
اگر به عنوان مثال در يك گروه مديريت خشم شركت داريد، روانشناس شما استراتژي هاي آزمايش شده علمي را براي كنترل خشم توصيف خواهد كرد. اين راهنمايي متخصص مي تواند به شما كمك كند از تجربه گروه درماني خود نهايت استفاده را ببريد.
پيوستن به يك گروه درماني
براي يافتن يك گروه مناسب، از پزشك يا روانشناس شخصي خود (در صورت وجود) در مورد پيشنهادات خود بپرسيد. همچنين بيمارستان هاي محلي و مراكز درماني كه اغلب از گروه هاي مختلف حمايت مالي مي كنند، بررسي كنيد.
هنگام انتخاب گروه، سوالات زير را در نظر بگيريد:
آيا گروه باز است يا بسته است؟
گروه هاي باز كساني هستند كه اعضاي جديد مي توانند در هر زمان عضو شوند. گروه هاي بسته كساني هستند كه در آن همه اعضا به طور همزمان شروع به فعاليت مي كنند. به عنوان مثال، همه آنها ممكن است در جلسه 12 هفته اي شركت كنند.
جوانب مثبت و منفي از هر نوع وجود دارد. هنگام پيوستن به يك گروه باز، ممكن است يك دوره تنظيم جهت آشنايي با ساير شركت كنندگان در گروه وجود داشته باشد. اما اگر مي خواهيد به گروه بسته بپيونديد، ممكن است لازم باشد چندين ماه صبر كنيد تا يك گروه مناسب در دسترس باشد.
چند نفر در گروه هستند؟
گروه هاي كوچك ممكن است زمان بيشتري را براي تمركز روي هر فرد فراهم كنند، اما گروه هاي بزرگتر تنوع و چشم انداز بيشتري را ارائه مي دهند. با روانشناس خود صحبت كنيد كه كدام انتخاب براي شما بهتر است.
اعضاي گروه چقدر يكسان هستند؟
گروه ها معمولاً در شرايطي كه اعضا مشكلات مشابهي را تجربه مي كنند و در سطوح مشابهي عملكرد مي كنند بهتر عمل مي كنند.
آيا روان درماني گروهي كافي است؟
بسياري از افراد دريافته اند كه مشاركت در هر دو گروه درماني و روان درماني فردي مفيد است. شركت در هر دو نوع روان درماني مي تواند شانس شما را در ايجاد تغييرات با ارزش و پايدار افزايش دهد. اگر در روان درماني شخصي شركت كرده ايد و پيشرفت شما متوقف شده است، پيوستن به يك گروه ممكن است رشد شخصي شما را شروع كند.
چه مقدار بايد به اشتراك بگذارم؟
محرمانه بودن بخش مهمي از قوانين اساسي براي روان درماني گروهي است. با اين حال، هيچ تضمين مطلقي براي حفظ حريم خصوصي در هنگام اشتراك با ديگران وجود ندارد، بنابراين هنگام تقسيم اطلاعات شخصي، از عقل سليم استفاده كنيد. اين گفته را به ياد داشته باشيد كه شما تنها كسي نيستيد كه داستان شخصي خود را به اشتراك مي گذاريد. گروه ها در جايي كه ارتباط صريح و صادقانه بين اعضا وجود داشته باشد، به بهترين وجه كار مي كنند.
اعضاي گروه به عنوان غريبه شروع مي شوند، اما در مدت زمان كوتاهي، به احتمال زياد آنها را به عنوان يك منبع با ارزش و قابل اعتماد پشتيباني مي بينيد.
طول مدت درمان گروه درماني
جلسات روان درماني گروهي 1 ساعت و 15 دقيقه طول مي كشد. آنها هر هفته برگزار مي شوند.
خطرات و عوارض جانبي روان درماني گروهي
صحبت و تفكر درباره مشكلات عاطفي مي تواند دشوار باشد. به همين دليل برخي از افراد مي توانند قبل از احساس بهتر، احساس بدتر كنند. ما براي مديريت احساسي قوي با شما همكاري مي كنيم.
عكس العمل ها
براي بعضي از افراد شركت در يك جلسه گروهي مي تواند باعث عصبانيت شود يا احساس افسردگي را بدتر كند يا احساس كند كه مورد انتقاد اعضاي ديگر گروه قرار گرفته است.
روبرو شدن با گذشته و حقيقت مي تواند دردناك باشد اما محدوديت هاي خود را دارد و درمانگر اصلي گروه به آن احترام مي گذارد. همچنين درمانگر محدوديت هاي خود را در مورد آنچه مي توانند درك كنند و به آنها كمك كنند، دارند.
گزينه هاي ديگر
روان درماني گروهي براي همه نيست. طيف وسيعي از روشهاي درماني جايگزين وجود دارد كه درمانگر شما هنگام مشاوره با شما صحبت مي كند.
بيشتر بدانيد: مشاوره در جامعه چه نقشي ايفا مي كند؟
ساير روشهاي روانشناختي عبارتند از:
در بعضي موارد بيماران با داروهايي كه توسط پزشك و در موارد نادر توسط كارمندان ما تجويز مي شود، كمك مي كنند.
ممكن است بيماران تصميم بگيرند كه هيچ نوع كمك حرفه اي را براي مسئله خود به كار نبرند و خودشان اين مشكل را مديريت كنند.
يك جلسه عملي در روان درماني گروهي
روان درماني گروهي معمولاً توسط يك يا دو درمانگر آموزش ديده جهت هدايت گروه هاي درماني، هدايت مي شود. اندازه گروه مي تواند از شش تا دوازده عضو باشد. در حالي كه ممكن است گروهها كوچك يا بزرگ باشند، روند گروه ممكن است در گروههاي بسيار بزرگتر كمتر مؤثر باشد.
به طور معمول، گروه ها هر هفته 1-2 ساعت ملاقات مي كنند و نگراني هاي خاصي را كه توسط اعضاي گروه به اشتراك گذاشته مي شود، مرتفع مي كنند. حداقل تعداد جلسات توصيه شده اغلب شش است، اما افراد زيادي براي يك سال كامل شركت مي كنند.
جلسات روان درماني گروهي مي تواند در انواع مختلف مانند مراكز اجتماعات، دفاتر درماني، بيمارستان ها، كتابخانه ها، خانه هاي اعضا برگزار شود. برخي علاوه بر گروه درماني ، به درمان فردي مي روند. افرادي كه در گذشته معالجه بهداشت روان را دريافت كرده اند ممكن است فقط در روان درماني گروهي شركت كنند.
بيشتر گروه ها در يك اتاق آرام با صندلي هايي كه مرتب شده اند ملاقات مي كنند تا اطمينان حاصل كنند كه هر شخص مي تواند همه افراد ديگر را ببيند. براي شروع، اعضا ممكن است خود را معرفي كنند، در مورد پيشرفت خود بحث كنند يا دليل حضور در گروه درماني را به اشتراك بگذارند.
فعاليت هاي گروهي بستگي به سبك درمانگر و اهداف گروه دارد. برخي از درمانگران براي هر جلسه دروس برنامه ريزي كرده اند. برخي ديگر ممكن است يك سبك بحث آزادانه را برگزار كنند. جلسات روان درماني گروهي مي تواند باز يا بسته باشد.
در گروه هاي آزاد، اعضاي جديد مي توانند در هر زمان به گروه بپيوندند.
در يك گروه بسته، همه اعضا به طور هم زمان مي پيوندند. فقط آنها در جلسات شركت مي كنند.
پيوستن به يك گروه آزاد غالباً آسان تر است، اما ممكن است زمان زيادي طول بكشد تا بتوانند اعضاي موجود را بيشتر بشناسند. اعضاي يك گروه بسته به طور هم زمان با يكديگر آشنا مي شوند اما ممكن است زمان بيشتري صبر كنند تا بتوانند به گروهي كه براي آنها موثر باشد، بپيوندند.
تاريخچه گروه درماني
روان درماني گروهي در طول جنگ جهاني دوم رايج شد. در آن زمان ارائه دهندگان سلامت روان به اندازه كافي براي درمان مسائل بهداشت رواني مرتبط با جنگ وجود نداشت. با اين حال تحقيقات در مورد قدرت اين گروه دهه ها قبل آغاز شده بود.
در سال 1895، فرنچ پلي مث و گوستاو لي بون، كتاب جمعيت: مطالعه اي از ذهن رايج را منتشر كرد. لي بن عقيده خود را مبني بر اينكه “وقتي شخص وارد يك گروه مي شود رفتار فرد تحت تأثير قرار مي گيرد” به اشتراك گذاشت. وي مشاهده كرد كه افراد در جمع حاضر به نفع اين گروه از منافع شخصي چشم پوشي كرده و نسبت به عواقب اقدامات خود آگاهي كمتري پيدا مي كنند.
برجسته ترين مدافع روان درماني گروهي ممكن است ايروين يالوم، نويسنده نظريه و عمل روان درماني گروهي باشد. تحقيقات يالوم بر تأثير گروه درماني بر افراد تأكيد دارد وهمچنين عوامل مؤثر در بهبودي در يك گروه را مشخص مي كند. ساير كساني كه در اين رويكرد مشاركت داشته اند عبارتند از: زيگموند فرويد، يعقوب مورنو، اريك برن و كارل راجرز.
روان درماني گروهي فرآيند محور و روانشناختي
انواع مختلفي از گروه هاي درماني وجود دارد، اما بيشتر گروه هاي درماني را مي توان به دو روش اصلي تقسيم كرد. اين رويكردها عبارتند از روان درماني گروهي روانشناختي و گروه درماني فرآيند محور.
گروه هاي روانشناختي
در مورد موضوعات خاص اطلاعاتي را در اختيار اعضا قرار مي دهند. آنها همچنين ممكن است مهارت هاي سازگاري سالم را آموزش دهند. اين گروه ها توسط يك درمانگر واجد شرايط انجام مي شود كه جلسات را هدايت مي كند و اهداف را تعيين مي كند. پيوندهاي بين اعضاي گروه در اينجا از اهميت كمتري برخوردار است زيرا درمانگر بيشتر مطالب را از طريق آموزش ارائه مي دهد. در اين نوع روان درماني گروهي ، درمانگر نقش معلم را بر عهده مي گيرد.
گروههاي فرآيند محور
بر تجربه گروه تمركز مي كنند. در حالي كه درمانگر بحث گروهي را هدايت مي كند، آنها به عنوان يك مربي عمل مي كنند نه يك مربي. آنها مراقب هستند كه كانون توجه نباشند. اعضاي گروه در بحث و فعاليتهاي گروهي شركت مي كنند. اشتراك در اين نوع فعاليتها مي تواند منجر به احساس تعلق و افزايش اعتماد به نفس شود. در گروه درماني فرآيند محور، گروه مسئول جلسات خود هستند.
برخي افراد آرزو مي كنند مهارت هايي مانند فرزندپروري، مراقبت از فرزند يا مديريت استرس را بدست آورند. آنها ممكن است از گروه درماني روانشناختي بهره مند شوند. برخي ديگر براي مقابله با يك تغيير عمده زندگي مانند طلاق، بازنشستگي يا پيري به دنبال رشد شخصي هستند. اين افراد مي توانند از روان درماني گروهي فرآيند محور بهره مند شوند.
پنج مزيت روان درماني گروهي
طبق گفته دكتري جود هس، روانشناس باليني كه يك تمرين خصوصي با زوج ها، خانواده ها و گروه هاي مختلف در بركلي، كاليفرنيا دارد براي بسياري از افراد ” گروه درماني مي تواند از درمان فردي قدرتمندتر و جهش پذيرتر باشد”.
انواع مختلفي از گروه درماني وجود دارد. همانطور كه دكتر ايروين يالوم در نظريه و تمرين روان درماني گروهي (كه اكنون در نسخه پنجم خود است) مي نويسد “تعدد اشكال، امروزه به قدري مشهود است كه بهتر است نه تنها از روان درماني گروهي بلكه در مورد بسياري از گروههاي درماني صحبت نكنيم.”
روان درمانگر علي ميلر، كه در كار با زوج ها و گروه ها نيز تخصص دارد، انواع مختلفي را شناسايي كرده است: برخي از گروه ها بر يادگيري بين فردي تمركز مي كنند. اعضا در مورد اينكه چه احساسي نسبت به يكديگر دارند صحبت مي كنند. در گروههاي پشتيباني، اعضا بيشتر روي آنچه در زندگي آنها خارج از گروه اتفاق مي افتد تمركز مي كنند.
ميلر آنچه را كه او “گروه هاي تركيبي” مي نامد، هدايت مي كند. ” در اينجا تشويق به صحبت كردن درباره زندگي شما در خارج از گروه و همچنين صحبت در مورد پويايي درون گروه است. ” همچنين گروه هاي روانشناختي نيز وجود دارند كه پزشك متخصص مهارت هاي خاصي مانند مديريت خشم يا رفتار درماني ديالكتيكي را به اعضا مي آموزد.
ميلر كه گروههايي را در سانفرانسيسكو و بركلي كاليفرنيا رهبري مي كند، گفت: “آنچه كه من فكر مي كنم همه آنها كه با هم در ارتباط هستند و تحت رهبري يك درمانگر گروه آموزش ديده اند، براي بهبود زندگي خود به طريقي كار كنند.” هس گفت، اين گروه ها معمولاً از چهار تا 10 نفر تشكيل مي شوند و به صورت هفتگي 90 دقيقه با همملاقات مي كنند. وي گفت كه آنها مي توانند به اندازه چند ماه كوتاه باشند يا تا پنج تا 10 سال دوام داشته باشند. بنابراين چرا روان درماني گروهي اينقدر مفيد است؟ در زير، ميلر و هس پنج مزيت را به اشتراك گذاشته اند.
روان درماني گروهي به شما كمك مي كند متوجه شويد كه تنها نيستيد.
طبق گفته يالوم در نظريه و عمل گروه درماني ، “بسياري از بيماران با اين فكر نااميدكننده كه در بيچارگي خود تنها هستند، وارد درمان مي شوند كه به تنهايي مشكلات، افكار، انگيزه ها و خيالات ترسناك يا غيرقابل قبول را دارند.” اگر چه اين درست است كه هر يك از ما بي همتا هستيم و ممكن است شرايط منحصر به فردي داشته باشيم ، اما هيچ يك از ما در مبارزاتمان تنها نيست.
به عنوان مثال، سالهاست يالوم از اعضاي يك گروه فرآيند خواسته است كه به طور ناشناس چيزي را كه نمي توانند در اين گروه به اشتراك بگذارند، بنويسند. اعضا شامل دانشجويان پزشكي، روانپزشكان، پرستاران، تكنسين هاي روانپزشكي و داوطلبان ارتش صلح بودند. او مي نويسد كه اسرار “از لحاظ ظاهري مشابه بودند”. چندين موضوع پديدار شد: مردم معتقد بودند كه آنها ناكافي و بي كفايت هستند. آنها احساس بيگانگي و نگراني مي كردند كه نمي توانند به شخص ديگري اهميت دهند يا عاشق آن شوند و دسته سوم شامل نوعي راز جنسي بود. همانطور كه ميلر گفت، گروه درماني باعث انزوا و بيگانگي مي شود. وي گفت اين احساس افزايش مي يابد كه “همه ما در اين امر مشترك هستيم” و رنج را عادي مي كند.
روان درماني گروهي داد وستد حمايت را آسان مي كند.
ميلر گفت يك تصور غلط در مورد گروه درماني اين است كه اعضاء به نوبت درمان هاي فردي را از درمانگر دريافت مي كنند و سايرين مشاهده مي كنند. با اين حال همانطور كه او توضيح داد، اعضاي در واقع تشويق مي شوند به جاي گرفتن همه موارد از پزشك براي پشتيباني، بازخورد و ارتباط به يكديگر كمك كنند. ميلر اين مثال را به اشتراك گذاشت: يك عضو احساس انزوا و تنهايي مي كند و نمي داند چگونه دوست پيدا كند. گروه با گوش دادن به مكالمه و مشاركت با او در كل جلسه از او حمايت مي كنند كه به خودي خود احساس انزوا را كاهش مي دهد. اعضا همچنين تجربيات خود را با يكديگر به اشتراك مي گذارند و آنها نحوه سپري كردن تنهايي يا غلبه بر انزوا “اميد، انگيزه، تشويق و گاهي پيشنهادات”خود را به اشتراك مي گذارند.
روان درماني گروهي به شما كمك مي كند تا “صداي” خود را پيدا كنيد.
ميلر صدا را “آگاهي از احساسات و نيازهاي شما و بيان آنها” تعريف كرد. “وي در گروه هاي خود ، اعضا را به شدت ترغيب مي كند تا در طول جلسه توجه كنند كه چه احساسي دارند و در مورد آن صحبت كنند. وي گفت: “بسياري از افراد نمي دانند وقتي در حال تعامل با افراد ديگر هستند، چه احساسي دارند، زيرا در هنگام برقراري ارتباط با ديگران ارتباط با خود دشوار است. اين يكي از مواردي است كه من بيشتر در گروه هايم به آن توجه مي كنم. ”
روان درماني گروهي به شما كمك مي كند تا به روشهاي سالمتري با ديگران (و خودتان) در ارتباط باشيد.
هس كه تدريس گروه ديناميك را در موسسه مطالعات انتگرال كاليفرنيا در سانفرانسيسكو انجام داده است، گفت: اغلب مردم نمي فهمند كه چرا روابطشان مؤثر نيست “در فضاي امن روان درماني گروهي ، اعضا مي توانند از ديگران كه به يك درجه يا درجه ديگري به آنها اهميت مي دهند، بازخورد صادقانه دريافت كنند.” به عنوان مثال، طبق گفته هس، اعضا مي توانند بگويند: “من مي خواهم به شما نزديكتر شوم، اما هميشه به نظر مي رسد مرا از خودتان دور نگه مي داريد”، “اين به من يادآوري مي كند كه شما هميشه كسي هستيد كه سكوت را بشكنيد” و ” وقتي چيزي را به اشتراك مي گذاريد، من بي تاب مي شوم زيرا رسيدن به اين نكته خيلي طول مي كشد. ”
ميلر گفت گروه ها اين فرصت را مي دهند تا ببينند كه مردم در حال حاضر چگونه با ديگران و خودشان ارتباط دارند. او اين مثالها را به اشتراك گذاشت: آيا شما تا زماني كه كسي از شما دعوت به صحبت كند، عقب مانده ايد؟ يا پيشقدم مي شويد؟ آيا فقط اطلاعات مثبتي درباره خود يا چيزهايي كه با آنها دست و پنجه نرم مي كنيد به اشتراك مي گذاريد؟ به ديگران اجازه آشنايي با كدام قسمت هايتان مي دهيد؟ چه بخش هايي از خود را پنهان مي كنيد؟ چگونه مي توانيد درگيري را حل كنيد؟ چگونه نيازهاي خود را برآورده مي كنيد؟
به گفته ميلر، اعضا نيز تشويق مي شوند راه هاي ديگر ارتباط را امتحان كنند. به عنوان مثال، به جاي اينكه از كسي سؤال كنيد، توضيح مي دهيد كه چرا شما اين سؤال را از آنها مي پرسيد. او گفت به جاي اينكه فقط مشاوره بگيريد، آنچه را كه به شما انگيزه مي دهد تا توصيه اي را بكنيد، در ميان مي گذاريد. ” شما شروع مي كنيد تا ببينيد كه راه هاي بيشتري براي ارتباط شما با ديگران در اختيار شما قرار دارد. اين كمك مي كند تا مردم از ريزه كاري هاي رابطه اي خارج شوند، مردم را آزاد مي كند تا از الگوهاي ارتباطي كه در خدمت آنها نيست جدا شوند. ”
هس شاهد بوده است كه مراجعانش هم در ارتباط با ديگران و هم با خود بهبود مي يابند. به عنوان مثال، يك عضو از خودش عذرخواهي مي كرد و به نظر مي رسيد كه خيلي نگران پذيرش از سوي اعضاي ديگر باشد. او فاش كرد كه در زندگي خود طرد زيادي را تجربه كرده است، بنابراين ترس از تجربه شدن حتي بيشتر دارد. هنگامي كه اعضا با همدلي به او پاسخ دادند، او احساس كرد كه پذيرفته شده است. عذرخواهي او كم شد. وي گفت: “من احساس مي كردم كه او وابسته است و مي تواند آرام باشد و بيشتر از خودش باشد. معلوم شد كه وقتي او خيلي نمي ترسيد، مي تواند بسيار واضح و صريح باشد. ”
يكي ديگر از اعضاي بسيار برونگرا و بسيار دوستانه با غريبه ها بود. اما ديگران خاطرنشان كردند كه دوست بودن او به نظر واقعي نمي رسد و احساس ناراحتي مي كنند. براي اولين بار فهميد كه رفتارش برخي افراد را نااميد كرده است. او همچنين فهميد كه “بايد در دوستي خود انتخاب كننده بهتري باشد. ” او به بخشي جدايي ناپذير از اين گروه تبديل شده است زيرا او واكنشهاي خود را تعديل كرده تا احساسات ديگران را نيز در بر بگيرد. ”
روان درماني گروهي يك شبكه ايمن را فراهم مي كند.
در گروه هاي ميلر، موسوم به “اتصال معتبر”، اعضا با داشتن اصالت و حرف زدن براي خودشان، در زندگي خود مبارزه مي كنند. آنها اين مهارت ها را در گروه تمرين مي كنند و همانطور كه انجام مي شود، اعتماد به نفس آنها براي تمرين آنها در خارج از گروه افزايش مي يابد. وي گفت آنها همچنين مي توانند حمايت گروه ها را بين جلسات داشته باشند و خطرات را آسانتر كنند. اگرشما مي دانيد كه مي توانيد به گروهي از افراد كه به شما اهميت مي دهند، گزارش دهيد و به تجربه شما گوش مي دهند، شما احساس شجاعت مي كنيد. در صورت سقوط هنگام جهش، ميدانيد كسي شما را مي گيرد. گروه شبكه مي شود. ”
ميلر گفت علاوه بر تقويت مهارت هاي روابط، كاهش انزوا و يافتن صداي شما، روان درماني گروهي نيز براي افرادي كه با افسردگي ، اضطراب اجتماعي و تحول زندگي روبرو هستند، بسيار ارزشمند است. هس گفت گروه درماني براي همه در هر مرحله از زندگي مناسب نيست. “قدرت و برخي نيازهاي ديگران را مي طلبد تا در يك گروه عملكرد خوبي داشته باشند ، توسط آن نابود نشوند و ديگران را نابود نكنند.” او گفت اغلب حضور در هر دو روان درماني گروهي و درمان شخصي مفيد است. “به اين ترتيب، افراد مي توانند درمورد آنچه در گروه براي آنها ايجاد مي شود با درمانگر شخصي صحبت كنند.”
روان درماني گروهي در مقابل درمان فردي
درمان فردي چيست؟
درمان فردي شامل يك وضعيت درماني است كه در آن يك فرد (كه درمان جو براي اهداف اين مقاله ناميده مي شود) با حداقل يك درمانگر در روند درماني شركت مي كند. يك درمانگر مي تواند هر كسي باشد كه در زمينه استفاده از درمان از جمله روانشناس، مددكار اجتماعي، مشاور، روانپزشك، مشاور ازدواج و خانواده و غيره به صورت تخصصي آموزش ديده باشد. براي اهداف اين مقاله، ما درمانگر را به عنوان كسي تعريف خواهيم كرد كه آموزش رسمي را در زمينه درماني دريافت كرده و از طرف ايالتي كه براي انجام درمان آن را دريافت مي كند، داراي مجوز باشد. بنابراين درمان با گرفتن مشاوره از دوستان، خانواده، آشنايان و غيره متفاوت است، زيرا اين يك خدمت حرفه اي است كه توسط يك متخصص آموزش ديده ارائه مي شود.
درمان فردي چند مزيت دارد:
- محرمانه بودن اسرار درمان جو در درمان فردي به راحتي حفظ مي شود.
- درمان جو تمام توجه درمانگر را به خود جلب مي كند و اين امر به درمانگر كمك مي كند تا در درك مشكلات خاص درمان جو و ايجاد يك رويكرد فردي براي كمك به درمان جو كاملاً دقيق عمل كند.
- سطح تجزيه و تحليل و درمان در درمان فردي در مقايسه با گروه درماني مي تواند بسيار شديدتر و جامع تر باشد.
- سرعت درمان مي تواند متناسب با درمان جو خاص باشد. در مواردي كه درمان جو بتواند مداخلات متمركز و شديدتري را انجام دهد، سرعت مي يابد و يا در مواردي كه درمان جو براي تنظيم و حركت كند نياز به كندي دارد.
- وحدت درماني، كه به رابطه كاري بين درمان جو و درمانگر اشاره دارد در درمان فردي قوي ترين است. تحقيقات در مورد مؤلفه هاي درماني موثر، به طور مداوم خاطرنشان كرده اند كه وحدت درماني يك مؤلفه اصلي مداخله درماني موفق است.
- درمان فردي باعث مي شود با بحث در مورد موضوعات و گرفتن بازخورد از درمانگر، خودآگاهي ايجاد شود.
- درمان جو مي تواند زماني را براي جلسات درماني ترتيب دهد كه بيشترين تناسب را براي برنامه خود داشته باشد.
- در صورت لزوم جلسات درماني خيلي سريع ترتيب مي يابد.
- درمان فردي باعث ايجاد مهارت هاي ارتباطي در افرادي مي شود كه در اين مهارت ها نيازمند كمك هستند.
دو مورد از معايب نسبي درمان فردي شامل موارد زير است:
- درمان فردي به طور معمول گرانتر از گروه درماني است.
- ممكن است بعضي از درمان جويان نياز به شناسايي افرادي ديگر داشته با مشكلات يا موضوعات مشابه داشته باشند. اين نياز را مي توان در شرايط گروهي به بهترين وجه برطرف كرد.
درمان جو در درمان فردي نياز به انگيزه دارد و بديهي است كه در كانون توجه قرار دارد. درمان جوياني كه متعهد به تغيير، انجام كار و به كار بردن اصول آموخته شده در درمان نباشند، ممكن است هنگامي كه مركز توجه باشند، دچار مشكل شوند.
اين تحقيق از اين فرضيه پشتيباني مي كند كه درمان فردي به طور كلي براي معالجه تقريباً هر اختلال رواني، شرايط و مشكلي كه معمولاً در يك محيط درماني به آن پرداخته مي شود، مؤثر است.
كدام درمان بهتر است؟
پاسخ به اين سؤال، “كدام بهتر است: روان درماني گروهي يا درمان فردي؟” پاسخ در واقع نسبتاً صريح است: “نه”. هر دو داراي مزايا و معايبي هستند كه براي انواع خاص افراد و براي مسائل خاص مناسب است.
به طور كلي، تحقيقات نشان مي دهد كه هم گروه درماني و هم درمان فردي در كارآيي آنها در پرداختن به تعداد زيادي از مسائل نسبتاً برابر است. بنابراين هيچ پاسخ واقعي به اين سؤال كه كدام بهتر است، وجود ندارد.
اين يك انتخاب فردي است كه مي تواند توسط درمان جوياني كه قادرند هر دو نوع درمان را امتحان كنند و تصميم بگيرند كه بهترين گزينه را انتخاب كنند، انجام شود. بهترين پيشنهاد اين است كه سعي كنيد همزمان با هر دو نوع درمان درگير شويد. متأسفانه اين ممكن است براي بعضي از افراد نسبتاً گران و وقت گير باشد. با اين وجود هر دو قالب درماني مزايا و معايبي دارند. تصميم گيري در مورد اينكه كدام يك بايد استفده شود يك انتخاب شخصي است كه به مسائل شخصي فرد، اهداف و انواع درمانگران و گروههاي موجود بستگي دارد.